You are currently browsing the tag archive for the ‘ویژه ی کریسمس 2011’ tag.

به نام خداوند مهربان

در حدود یک هفته ی پیش اثری تازه از مهران مدیری با عنوان «ویژه ی کریسمس 2011»

بر روی اینترنت قرار گرفت با توصیفاتی چنین : اثری که نه مجوز گرفت و نه خواهد گرفت و … .

اینکه اثری از مهران مدیری مجوز پخش از تلویزیون نگیرد با پخش قهوه ی تلخ مورد عجیبی به نظر نمی آمد اما جالبی قضیه توجه اهالی وبلاگستان به این ویدئو بود .همچون همیشه ی تاریخ این سرزمین باز هیاهو و هوراکشیدن و فحش و دشنام از این سوی و آن سو بلند شد،یکی تمجیدش کرد زیرا که بیش از همیشه توانسته خنده بر لب ها بنشاند و عده ای عتابش کرده و می کنند زیرا که با مفاهیم ملی در افتاده و آن ها را مورد تمسخر قرار داده است .

این برای اولین بار نیست که مردم ما از روی ناآشنایی و به معنای واقعی کلمه،نادانی و ناآگاهی و جوگیر شدن یکی را طی دورانی تا عرش بالا می برند و روز دیگر تا او را به دار نیاویزند خیالشان راحت نمی شود  .

مدت زیادی از آخرین انتخابات ریاست جمهوری نمی گذرد،دورانی که اوج جوگیری مردم ما را نشان می داد،عده ای سبز و سفید و آبی و عده ای سه رنگ پرچمی؛کمتر کسی در میانشان بود که بداند چرا طرفدار هر کدام از این افراد است،عموماً از روی ناآگاهی و تحت تأثیر دوست و آشنا و بیشتر برای اینکه جو،جو شادی و خوشی بود و کمی با روزهای دیگر زندگیشان تفاوت داشت خودشان را به رنگی درآورده بودند . به یاد دارم در آن دوران تلاش بسیاری می کردیم برای آگاهی بخشی-در حدی که خودمان از آن بهره می بردیم-به دوستان و آشنایانی که قصد نداشتند در انتخابات شرکت کنند،شبی با یکی از دوستان شروع به صحبت کردم و بحث را به سمت انتخابات بردم،دیدم خوب طرف اصلاً می گوید برای ما چه فرقی دارد،ما آنچه را که می خواهیم در این زمان هم داریم می کنیم و نیازی نیست که در انتخابات شرکت کنیم و گاهی هم برای اینکه ژست روشن فکری خیالی از خودش نشان دهد از این حرف ها که همه شان یکی هستند می گفت تا نشان دهدکه  من کمی فکر کرده ام اما دو سه هفته ی بعد که شور و اشتیاق که زیاد شد همان دوست جزء کسانی بود که فریاد سبز بودن سر می داد که باورت نمی شد چه شد و چرا؟در سخنانش آشکارا مشخص بود که ناآگاهی همان ناآگاهی پیشین است و فقط تحت جو چنین تصمیمی را اتخاذ کرده .

دو دوره ی انتخابات پیشین را به یاد دارید که رئیس جمهور فعلی تا چند روز قبل از انتخابات تقریباً بازنده ی حتمی در نظر بسیاری بود-حداقل در دوره ی اول که کسی تصورش را هم نمی کرد-اما در همان چند روز آنچنان به خانواده ی هاشمی که بسیاری از مردم او را باز هم از روی ناآگاهی دزد انقلاب می دانستند تاخت که مردم باز هم جوگیر شده و ورق انتخابات به طور عجیبی برگشت،سرنوشتمان را جوگیر شدن بسیاری خراب کرد،از ضعف بزرگی به نام ناآگاهی سواستفاده کردند و چنین شد که نتایجش را همه دارند لمس می کنند .

به انقلاب 57 هم بازگردید چنان نتیجه ی بهتری نمی بینید که از توضیح در موردش فعلاً خودداری کرده و به همین بسنده می کنم که عدم تئوریزه کردن مسائل و وارد جو انقلابی کردن مردم نتیجه اش همان شد که بعد از 32 سال اکثریت از آن ناراضیند .

پایان بخش اول

20 دی ماه 1389

می توانید درخواست گذرواژه و همچنین نظرات خصوصي خود را در این صفحه بیان كنيد .

دسته بندی موضوعی